الگوی زندگی مشترک | تبیین ارکان خانواده موفق
اشاره: ازدواج و زندگی مشترک موجب آسایش یک زندگی انسانی است؛ اما تمام زندگیهای مشترک موفق نیست؛ موفق بودن و نبودن یک ازدواج علل مختلفی دارد که دانستن این علل برای تدوام یک زندگی توأم با آرامش و آسایش به همگان کمک میکند.
سالهای اخیر مسائل و مشکلاتی گریبان زندگیهای مشترک را گرفته است و کار را به جایی رسانده که در سال 1397 در مقابل هر صد ازدواج، 32 طلاق ثبت شده است؛ واضح است که جامعه ایرانی اسلامی و اندیشمندان آن در مقابل این روند مسئول هستند و باید راهی برای برونرفت از این وضعیت ارائه کنند.
سالگرد ازدواج حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین علی(ع) که دوم ذی الحجه هر سال است، امسال مصادف با دوازدهم مرداد ماه شده است و به همین مناسبت این روز را به عنوان روز بدون طلاق نامگذاری کردهاند تا در این روز هیچ طلاقی ثبت نشود.
خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا برای بررسی مدل ارائه شده دفتر تبلیغات اسلامی در ترویج زندگی موفق که از زندگی حضرت زهرا(س) و امیر مؤمنان علی(ع) مدلی را استخراج کرده است با حجتالاسلام محمدرضا سالاریفر، مدیر میز تحکیم خانواده دفتر تبلیغات اسلامی و عضو هیأت علمی گروه خانواده پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به گفتوگو نشسته است که متن کامل آن در زیر آمده است.
رسا ـ چه ازدواج و زندگی مشترکی موفق است؟ شاخصههای یک زندگی موفق چیست؟
شاخصهایی که برای سلامت یک خانواده تعریف میکنند متفاوت است؛ شاخصها به باورها و اعتقادات، رفتارها، رفتار حقوقی و شاخصهای اخلاقی تقسیم میشود؛ برای مثل یکی از ویژگیهای خانواده سالم دینداری است؛ در تحقیقات انجام شده دنیا ثابت شده است که خانواده دیندار موفق است.
در یک خانواده باید ارتباط قوی و مؤثر وجود داشته باشد، سپاسگزاری از هم، کمک در هنگام بحران، تقسیم وظایف و نقشها به صورت عادلانه از مواردی است که به عنوان یک خانواده موفق معرفی کردهاند؛ ارتباط موفق، خداباوری، اخلاق مسائلی است که در خانواده موفق وجود دارد.
رسا ـ رمز موفقیت ازدواج حضرت امیر و حضرت زهرا چیست؟ مدل شما که با استفاده از این زندگی آن را ترسیم کردهاید را توضیح دهید.
در ارائه یک مدل از زندگی موفق، زندگی حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) را به عنوان یک زندگی موفق فرض کردیم و سعی کردیم به رموز این موفقیت پی ببریم؛ نتیجه این شد که زندگی معنوی این دو بزرگوار سه رکن کلیدی داشت که باعث شد زندگی این دو نفر موفقترین ازدواج طول تاریخ بشر باشد.
نخستین این ارکان دینداری است؛ این ازدواج بر محور دین و خدا، خدا، معاد، نبوت و امامت باوری است؛ این دو بزرگوار در تمام مراحل زندگی خود به رضای خداوند متعال توجه داشتند و در روابط متقابل با یکدیگر و وظایف اجتماعی خود از این محور اساسی دور نشدند.
اینکه خانوادهها به دنبال پیدا کردن راهی باشند که رضای خداوند متعال در آن است، یک نکته کلیدی است؛ زندگی پر از مسائل و مشکلات است و حل آنها باید با توکل بر خدا انجام شود؛ هرچند از تمام عقل و درایت خود برای حل مسائل استفاده کنیم اما توکل بر خدا راهگشای تمام مشکلات خواهد بود. البته دعا و نذر نیز از مسائلی است که در قرآن و روایات به آنها توجه شده است که آن هم از زمره همین فن معنوی و عبادی است که برای حل مسائل خانواده بسیار مؤثر است.
معادباوری باعث میشود که خانواده را در یک زندگی محدود نبینیم؛ حساب کنیم که در مقابل انجام هر کاری باید پاسخگو باشیم؛ این مسأله باعث وجود مهار در خانواده میشود؛ همین که زن شوهر در کمک به یکدیگر به دنبال اجر اخروی هم باشند باعث میشود که توقعاتشان از یکدیگر کم شود. این رموز معنوی در خانواده حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) بوده است.
اخلاقمداری بحث بعدی است که دارای اهمیت است؛ یعنی محور اخلاقی که در ارتباط امیر مؤمنان علی(ع) و حضرت زهرا(س) وجود داشت و باعث شد که خانواده موفقی باشند، حاکمیت اخلاق در تمام شئون ایشان بود؛ احترام، ایثار و گذشت از مؤلفههای اخلاقمداری است.
تجربه چندین ساله من در بحثهای خانواده مهمترین رکن در این واحد اجتماعی را ایثار و از خود گذشتگی میداند؛ این اصل اخلاقی که با همدلی و درک متقابل تأمین میشود؛ در زندگی این دو بزرگوار هم میبینیم که حضرت علی(ع) با وجود اینکه امیر مؤمنان بوده است، اما در کارهای خانه به همسرش کمک میکرده است و این فضیلت اخلاقی باعث تداوم یک زندگی موفق بوده است.
همتا بودن در ازدواج نیز بسیار مهم است؛ ازدواجی موفق است که حاصل تعهد دو همتا و هم کفو به یکدیگر باشد؛ حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) دو نفر در سطح هم بودند به گونهای که در روایات آمده است که اگر حضرت علی نبود، کفوی برای حضرت زهرا از حضرت آدم تا آخر الزمان پیدا نمیشد؛ یکی از دلایل موفقیت این زندگی را نیز میتوان این همتایی و کفویت همسران دانست.
این سه رمز اساسی از زندگی دو معصوم را میتوانیم الگوی زندگی موفق در نظر بگیریم؛ خدا باوری، اخلاق مداری و همسان گزینی، سه رکنی است که باعث میشود یک ازدواج موفق باشد؛ اگر به این ارکان توجه کنیم، حتی با گذشت سالیان زیاد، این سه رکن میتواند الگوی ما باشد.
د نظر گرفتن جزئیات زندگی این بزرگواران تأثیری در به نتیجه رسیدن ما نخواهد داشت؛ برای مثال زمان زندگی، وضعیت اقتصادی و مواردی از این دست، در این سه رکن تأثیری ندارد.
رسا ـ وضعیت کنونی ایران در اختلافات زناشویی و طلاق چگونه است؟
وضعیت خانواده، اختلافات و طلاق در ایران، خوب نیست؛ سال 97 حدود 32 طلاق در مقابل صد ازدواج داشتیم؛ یعنی به نحو دیگر میتوان گفت از هر صد ازدواج 32 مورد به طلاق ختم شده است و این آمار در حال افزایش است؛ حتی ازدواج هم کم شده است و وضعیت خانواده و طلاق، وضعیتی شایسته جامعه اخلاقی و دینی ایران نیست.
رسا ـ علل این مشکلات چیست؟ چه مسائلی باعث افزایش طلاق شده و از نرخ ازدواج کاسته است؟
این مسأله چند عاملی است، یعنی علل مختلفی دارد؛ مسائل اجتماعی، اقتصادی و مانند اینها تأثیر بسزایی در زندگی مردم گذاشته است؛ ما نباید سادهانگارانه با این موضوع برخورد کنیم؛ چندین عامل در این مسائل نقش دارد؛ در بررسی علل مختلف، یکی از مسائل مهم را بحثهای ارتباطی میدانند.
بیشتر اختلافات زن و شوهر در ضعف مهارت ارتباطی آنها خلاصه میشود. یعنی نمیتوانند با هم گفتوگو و مسائلشان را حل کنند. این به دلیل نداشتن الگوی ارتباطی درست، یا داشتن الگوی ارتباطی پرخاشگر است، بنابراین به صورت حمله حمله با هم صحبت میکنند و یا یکی منفعل و دیگری حاکم است.
بخشی از مسائل به خویشاوندان و والدین همسران باز میگردد که آن طور که باید نقش مؤثر خود را ایفا نمیکنند و متأسفانه گاهی اوقات نقش مخرب دارند. زوجهایی که دارای حداقل یک خانواده قوی بودهاند توانستهاند زندگی مستمری داشته باشند و حتی از بحرانهای خیلی بزرگ خارج شوند. پس عامل دوم را میتوان ضعف نقش والدین همسران یا به تعبیری گاهی وقتها بد عمل کردن آنها است.
گاهی وقتها بحثهای روانی، مشکلات روحی و اضطرابها، ناتوانی در مهار خشم، خلق منفی مانند افسردگی و اینها هم باعث میشود تا مشکلات خانوادگی و اختلافات شدت پیدا کند و به طلاق منجر شود.
در بعضی موارد چارچوبها و مرزهای ارتباطی در ارتباط با فامیل و غیر فامیل حفظ نمیشود؛ اینکه ارتباط عاطفی و جنسی فقط در محدوده خانواده باشد مهم است؛ گاهی وقتها هم بحثهای فرازناشویی باعث اختلافات بیشتر میشود.
ضعف ارزشهای خانوادگی مانند نقشهای همسری، شوهری، زن، پدر و مادر بودن برخی از مشکلات را به وجود آورده است؛ اکنون در جامعه بحران هویت داریم؛ بعضی از خانوادهها و زوجها نمیدانند که به چه فرهنگی تعلق دارند؛ برخی هویت ملی، ایرانی و دینی خود را از دست دادهاند؛ بنابراین دچار بحران هویت هستند و این باعث میشود که در مسائل مختلف با هم اختلاف پیدا کنند و گاهی وقتها مشکل تشدید میشود و به طلاق میرسد.
رسا ـ نظر شارع درباره طلاق چیست؟ آیا باید به طلاق راحتتر از این که هست نگاه کرد؟
ممکن است کسی از آیات قرآن درباره طلاق و ازدواج چنین برداشت کند که جدایی و ازدواج مجدد باید بسیار ساده باشد؛ اما یک اصل در قرآن وجود دارد که ازدواج یک پیمان محکم است؛ از نظر قرآن ازدواج «اخذنا منکم میثاقاً غلیظا»، یعنی زنان موقع ازدواج از مردان یک میثاق غلیظی گرفتند؛ یک پیمان محکم گرفتند.
قرآن ازدواج را پیمان محکم میگیرد، اما وقتی ناسازگاری زیاد باشد و نتوان کاری کرد، راه جدایی هم وجود دارد؛ بر خلاف مسیحیت که طلاق را نمیپذیرد یا در بعضی از فرقههای آن حرام میدانند؛ اما خداوند متعال در قرآن میفرماید که طبق عرف جامعه با هم زندگی کنید و یا با احسان از هم جدا شوید.
رسا ـ آثار مخرب جدا شدن زوجین در جامعه چیست؟
به خاطر یک سری مسائل و چارچوبهایی که در جامعه ما وجود دارد، پیامدهای طلاق با کشورهای دیگر متفاوت است؛ یکی از پیامدهای مهم طلاق این است که طلاق باعث میشود بعد از اینکه این ارتباط قطع شد، عدهای از افراد روابط عاطفی جنسی خود را در چارچوبهای اخلاقی درست تنظیم نکنند؛ مقداری از ناهنجاریهای جنسی از پیامدهای طلاق است؛ برای اینکه افراد با برخوردار شدن یک آزادی نسبی، چارچوبها را رعایت نمیکنند.
نکته دوم اینکه در فرهنگ ما ازدواج دوم زنان دشوارتر است؛ برخلاف فرهنگهای غربی که ازدواج زن و مرد با هم راحت انجام میشود، در جامعه ما بعد از طلاق این امر بسیار دشوار است؛ البته این آسیبی است که در درجه نخست بیشتر به زنان گریبان زنان را میگیرد.
آسیب دیگر، این است که به خاطر مشکلاتی که طلاق در زندگی اطرافیان ایجاد میکند، واهمه از آن بیشتر میشود و حتی دیگران از اینکه بخواهند در این مشکلات بیافتند در هراس قرار میگیرند و از ازدواج منصرف میشوند؛ افراد میگویند دوست من ازدواج کرد و طلاق گرفت و با مشکلات زیادی مواجه شد؛ از این رو طلاق روی نرخ ازدواج تأثیر میگذارد.
این افرادی که ازدواج نمیکنند یا نیازهای عاطفی جنسی خود را سرکوب میکنند و یا از مسیرهای ناهنجار پیش میروند؛ یعنی یکی از پیامدهای طلاق ممکن است ازدواج سفید و هم خانگیها باشد.
یک مشکل اساسی دیگر بچههای طلاق هستند؛ این بچهها به صورت جدی بحران دارند؛ یکی از مشکلات جدی خانوادههای طلاق و ازدواج مجدد فرزندان هستند؛ همه تحقیقات دنیا و ایران این مسأله را تأیید میکند؛ در ایران به خاطر جایگاه قوی خانواده و ارتباطات عاطفی قویتر و ناتوانی نهادهای دیگر در تأثیر بر خانواده، بچهها آسیب بیشتری میبینند.
رسا ـ مدل شما برای حل این مسأله در همین فضای فکری و عاطفی ایران چیست؟
ما یک مدل چهار وجهی برای مسأله طلاق و اختلافات زناشویی پیشنهاد کردیم، این مدل چهار وجهی حقوقی، مهارتهای رفتاری، اخلاق و اعتقادات است.
یکی بحث جایگاه دین است که باید در جامعه و خانواده تقویت کنیم. وقتی ما خدا را حاضر و ناظر ببینیم، به وظایف خود عمل میکنیم؛ اگر کاری را برای خدا کردیم، شوهر یا همسرمان تشکر نکرد، زود با او درگیر نمیشویم؛ پس یکی خدا باوری، دینباوری و وجود اعتقادات است؛ بنابراین باید این عامل را در جامعه تقویت کنیم.
عامل دوم اخلاق است؛ اخلاقیات در خانواده را باید تقویت کرد؛ عامل سوم مهارتهای زناشویی است که روانشناسان خیلی به این مسأله پرداختهاند؛ مهارتهای گفتوگو، مهارتهای حل مسأله و مهارتهای اداره خانه، مهارتهایی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
بحثهای حقوقی چهارمین قسمت از این مدل است؛ حقوقی که در خانواده و بین زن و شوهر هست و مسائل حقوقی که جامعه در رابطه با زن و شوهر توصیه و الزام میکند، را باید اصلاح کنیم. بحث مهریه و مانند آن، از عواملی است که بر میزان طلاق تأثیر میگذارد.
این روندها باید اصلاح شود تا کل مدل مسأله حل شود؛ اگر بحث مهریه را در جامعه حل کنید و به یک حالت معقولی در آورید جوان هم راحت ازدواج میکند؛ ولی اگر مسأله مهریه را در جامعه حل نکردید و به صورت معقول و منطقی در نیاوردید، جوان کم کم در شرایط اقتصادی سخت میگوید که یک ازدواج کنم و تا آخر عمر مدیون شوم که چه شود؟ نداشته باشم و به زندان بروم؟ چرا ازدواج کنم؟ بنابراین رابطههای آزاد و راحت را انتخاب میکنم.
رسا ـ چه گروهها و سازمانهایی در مسأله طلاق کار میکنند و وظایفشان چیست؟
حوزویان، دانشگاهیها، خانوادهها، نهادهای مردمی و نهادهای دولتی مانند بهزیستی وظیفهای دارند؛ اما تقویت دو بخش دینداری و اخلاق در خانواده به عهده حوزویان است؛ باید به خانوادهها بگوییم که وجود خدا در روابط خانواده چه میشود؛ اگر اخلاق و ایثار باشد چه میشود؛ این کار ما حوزویان است.
از سوی دیگر دانشگاهیان باید بحثهای مشاورهای، مهارتی را کار کنند؛ نکات رفتاری و مهارتهای ارتباطی که میتواند کمک کند، تکنیکهای رفتاری را یاد بدهند و بهزیستی و نهادهای دیگر نظرهای تئوریک و دیدگاههای حوزه و دانشگاه را عملی کنند.
رسا ـ این سازمانها و نهادها چه آسیبهایی دارند؟
خیلی از نهادها کارهای غیر علمی میکنند، میگویند برای ازدواج و طلاق کار میکنیم اما کارشان غیر علمی است؛ یعنی به متخصص حوزوی و دانشگاهی مراجعه نمیکنند یا کسی که متصدی انجام این کار هست متخصص نیست؛ یک آسیب این است که خیلی از کارهای ما غیر علمی است، یعنی کاری نیست که بر شواهد درستی مبتنی باشد.
کار جزیرهای مسأله و مشکل دیگر است، مثلاً سازمان روانشناسی، بهزیستی، حوزه، دفتر تبلیغات، سازمان تبلیغات، بخش خصوصی، دانشگاه و نهاد رهبری هر یک، کاری میکنند؛ اینها باید با هم تجمیع و هماهنگ شود.
آسیب دیگر این است که تنها به مرحله طلاق فکر میکنیم و برای آن دنبال چاره هستیم؛ در حالی که در برخورد با افرادی که در مرحله طلاق هستند دیدهایم میگویند از روز اول که ازدواج کردیم کجا بودید تا این نکات را به ما بگویید؛ اما سرمایهگذاری ما روی قسمت آخر بوده است، زمانی که کار از کار گذشته، حرمتها شکسته و همه مسائل تمام شده است.
رسا ـ فعالیتهای دفتر تبلیغات اسلامی در این زمینه چیست؟
دفتر تبلیغات اسلامی یک میز خانواده تشکیل داده است که مسأله محور عمل میکند؛ مسأله اختلافات زناشویی و طلاق است؛ نزدیک چهار سال است که در حوزه خانواده مشغول هستیم؛ فعالیتهای گستردهای در حوزه مسأله محوری یعنی حل اختلافات زناشویی و طلاق انجام دادهایم.
یک محور از کارهای ما آموزش بوده است؛ آموزش در دو سطح بوده است؛ سطح نخست روحانیان و فضلا را با آموزههای دینی و روانشناختی خانواده آشنا کردهایم و مربیانی تربیت کردهایم که کلاسهای آموزش خانواده داشته باشند و در مساجد تبلیغ خانواده کنند و ارزشهای دینی و اخلاقی را در خانوادهها گسترش دهند.
حدود 1500 طلبه در هشت استان به عنوان مربی خانواده آموزش دیده و مشغول به کار شدهاند؛ استانهایی که این آموزش مربیها را داشتیم، طلاب در مساجد کلاس برگزار میکنند.
این مرحله دوم است که مربیان ما به صورت مستقیم افراد را آموزش میدهند؛ یک سری از آموزشها مستقیم برای زوجها است که در شهرستانهای مختلف اعزامهای تبلیغی تخصصی داشتیم؛ متخصصانی که آموزش یا ارتقا داده بودیم اعزام کردیم که مهارتهای زندگی خانوادگی یعنی اعتقادات در خانواده و اخلاق در خانواده و مانند اینها را آموزش دهند.
یک سری کارهای پژوهشی انجام دادیم، که چگونه مباحث نظری را در عمل و میدان استفاده کنیم. تحقیقاتی که ما در حوزه خانواده و حل مسأله اختلافات در مراکز پژوهشی دفتر تبلیغات انجام دادیم بیشتر درباره وارد کردن بحثهای نظری و علمی به عرصه جامعه است؛ برای اینکه از کتابخانهها خارج شویم و کاربردی حرف بزنیم.
بخشی از کارهای ما در حد بحثهای سیاستی و کلان جامعه است؛ در این قسمت فعالیتهایی داشتهایم و بنا داریم که با نهادهای مختلف مانند مجلس شورای اسلامی و بخشهای دیگر که در حکومت هست، مسائلی که به تقویت خانواده کمک میکند و مسائلی که آسیبزا است را اعلام کنیم. با آنها تفاهم کنیم و بگوییم که اگر در این زمینهها کار شود، خانواده تقویت میشود، در این زمینهها مشکل وجود دارد؛ تلاشهایی در این زمینه به عنوان میز تحکیم خانواده در دفتر تبلیغات اسلامی انجام شده است./836/گ402/س
خبرنگار: محمود لطیف
حظا سعيدا